در اواخر ژوئیه، سی و دومین جشنواره بین المللی شعر مدلین با تعداد زیادی مهمان از 24 کشورجهان برگزار شد. این جشنواره معتبر بین المللی از سال 1991 به همت مجله شعر پرومتئو و جنبش جهانی شعر برگزار می شود. در بخشهای مختلف مدیلین و شهرهای مجاور، کتابخوانی برای مخاطبان زیادی برگزار شد. شاعران برای طبیعت و علیه نابودی آن توسط سرمایه داری سرود می خواندند. برای اتحاد بین مردم جهان علیه زنان کشی، استعمار و نژادپرستی، به چند زبان برنامه اجرا می کردند که این همچنین امکان تبادل نظرهای غنی بین هنرمندان و مخاطبان را نیز فراهم می کند.
تیم ما حدوداً ده نفره (از مدلین و سایر نقاط کلمبیا) برای حضور در فعالیت ها در مکانهای مختلف شهر پخش شدیم . ما با الهام از درخواست کمپین بین المللی اضطراری (IEC)، قصد داشتیم وضعیت زندانیان سیاسی ایران، و همچنین معرفی کمپین بین المللی برای آزادی فوری زندانیان سیاسی ایران را به اطلاع عموم برسانیم. ما از هنرمندان خواستیم که فراخوان کمپین را امضا کنند و آن را به دیگران در سراسر جهان برسانند. ما از آنها خواستیم که در محکومیت سرکوب، شکنجه، زندان و ترور توسط جمهوری اسلامی ایران (IRI)، و همچنین در محکومیت تهدیدات و تحرکات جنگی امپریالیسم آمریکا و تحریمهای اقتصادی آن که بر رنج وحشتناک ایران میافزاید، به ما بپیوندند. ما فراخوان کمپین بین المللی را به زبان های اسپانیایی، انگلیسی، پرتغالی و فرانسوی بین مردم پخش کردیم . برپایی یک نمایشگاه بزرگ با عنوان «قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را !» با مجموعه ای از 36 نمایشگر عکس واره(عکس ها را ببینید) و اکران مستند نسرین را برگزار کردیم.
ما در مورد تشدید حبس، شکنجه و اعدام هنرمندان، شاعران، مدافعان حقوق بشر، فمینیست ها، فعالان جنبشهای مدنی، فعالان محیط زیست و بسیاری از افراد دیگر توسط جمهوری اسلامی ایران صحبت کردیم و حکایت زندانی شدن اخیر فیلمسازان جعفر پناهی، محمد رسول اف و مصطفی آل احمد داشتیم.
از همان ابتدا، ما از شاعران آفریقا، اروپا و آمریکای لاتین خواستیم که درخواست را امضا کنند و آن را منتشر کنند. پاسخ به طور کلی بسیارخوب و مثبت بود. بسیاری از وضعیت کنونی ایران بی اطلاع بودند. برخی از مردم از مواجهه با این کمپین در کلمبیا ابراز تعجب کردند و آن را الهام بخش یافتند.
مرد جوانی از تیم برگزارکننده جشنواره با شنیدن خبر فراحوان کمپین، با لحن طعنه آمیزی پرسید: "این چه ربطی به کلمبیا دارد؟" در جواب گفتیم همه کسانی که خواهان عدالت هستند و آرزوی جهانی بهتر را دارند، باید همین حالا برای آزادی زندانیان سیاسی ایران متحد شوند. سپس ما را نزد مدیر جشنواره شعر برد تا به او بگوید این یک کمپین مهم است و آنها باید در مورد آن بدانند. سپس کارگردان مشترک با یک زن اهل پرو صحبت کرد و گفت که آن را در بین دوستانش به ویژه ایرانی ها منتشر خواهد کرد
حدود 20 شاعر فراخوان کمپین را امضا کرده و موافقت کردند آن را با دیگران به اشتراک بگذارند و اطلاعات تماس خود را گذاشتند. کی چینگونی، شاعر زامبیایی ساکن انگلستان، گفت که پس از امضای آن، صفحه وب سایت کمپین بین المللی را خواند و آن را با دیگران از جمله تهیه کننده خود که یک ایرانی است به اشتراک گذاشت. به طور کلی، همه اعلام کردند که وضعیت وخیم ایران را می شناسند و در میان اکثریت، تمایل به شنیدن با حمایت واقعی را اعلام کردند..
در روزهای پایانی، دو نمایشگاه گرافیکی با چندین پرتره از زندانیان سیاسی ایران و نوشتههای کوتاهی از پروندههای آنها، چند شعر از زندانیان ایرانی، فراخوان به زبان اسپانیایی و آگهی انگلیسی آن در نیویورک ریویو آو بوکز برگزار کردیم. ما همچنین یک بروشور از نقل قول باب آواکیان در مورد "دو منسوخ" داشتیم. این مراسم در دانشگاه آنتیوکیا و کازا فرهنگی لا پاسکاسیا در مرکز شهر مدلین برگزار شد. استاد "تاریخ هنر در زمان جنگ" که در گروه هنر دانشگاه آنتیوکیا تدریس می کرد، در راه کلاس خود توقف کرد تا با تعدادی از دانشجویانش نمایشگاه را ببیند. او گفت که نمایشگاه توجه او را به خود جلب کرد و از ما دعوت کرد تا در یکی از کلاس هایش صحبت کنیم.
از سوی دیگر، علاوه بر برخی از بیتفاوتی ها مربوط به این ایده که «اینجا همه چیز در حال تغییر است» با دولت «چپ»، بسیاری از مردم کنجکاو بودند که چرا مردم در کلمبیا به طور فعال کمپینی را برای زندانیان سیاسی از یک کشور دیگر تبلیغ میکنند. این امر امکان بحث در مورد جنبه بسیار مهم این کمپین را فراهم کرد: انترناسیونالیسم. ما توضیح دادیم که این صرفاً برای ابراز همبستگی با کسانی که از سرکوب در ایران رنج می برند نیست، بلکه برای این است که هدف آنها را آرمان خود بدانیم. نقطه شروع ما چیزی نیست که «بر کشور ما تأثیر می گذارد» یا «مردم ما» به شیوه ای محدود ناسیونالیستی درک شوند. نقطه شروع ما باید انسانیت و کره زمین و مبارزه برای پایان دادن به ظلم و استثمار در تمام نقاط جهان باشد، نه فقط در کشور من.
اکثر مردم این سوالات را با نیت بد نمی پرسیدند، بلکه با نگرانی می پرسیدند. با این حال، در میان کسانی که با نیت بد سؤال می کردند، اتهاماتی مانند "به مشکلات کلمبیا اهمیت نمی دهند" وجود داشت. علاوه بر دفاع از ایران بهعنوان بخشی از «بلوک کشورهای ضد امپریالیستی»، یکی از برگزارکنندگان جشنواره به کسانی که با شاعران صحبت میکردند به دلیل «سوء استفاده از فضای او» نزدیک شد. و یک استاد بازنشسته، از اعضای اتحادیه اساتید دانشگاه، از نگرانی ما نسبت به زندانیان سیاسی در ایران و مخالفت با تحریم های آمریکا علیه ایران انتقاد کرد. او گفت باید از رژیم اسلامی حمایت کنید زیرا این رژیم یک نیروی «مخالف امپریالیسم یانکی» است و «نمیتوانیم فراموش کنیم که دشمن اصلی امپریالیسم آمریکای شمالی است». او همچنین اظهار داشت که اگرچه با رفتار با زنان در ایران موافق نیست، اما این "بخشی از فرهنگ آنها" است. ما با این مواضع اشتباه مواجه شدیم و پس از شنیدن استدلال های ما، استاد اتحادیه تصمیم گرفت که برود و نمایشگاه را ببیند.
بسیاری از این همکاران با برگزارکنندگان جشنواره که اعضای حزب قدیمی و غیرانقلابی «کمونیست» کلمبیا (PCC) هستند، وابستگی سیاسی دارند. استدلالات یکی از آنها چنین بود که «آمریکا کشوری است که اعتراضات در ایران را ترویج و تأمین مالی می کند»، «ایران بخشی از یک بلوک ضد امپریالیستی است»، «من شما را ندیده ام که از زندانیان سیاسی کلمبیا دفاع کنید» و غیره برای محاکمه. برای سانسور ما تقریباً تمام "روشنفکران چپ" اصلاح طلب، از جمله برخی از مدیران اتحادیه معلمان بوگوتا (ADE) که آشکارا جمهوری اسلامی ایران را ضد امپریالیست اعلام کرده اند، از همین موضع دفاع می کنند. آنها حتی در سال 2019 جشن تأسیس جمهوری اسلامی ایران را برگزار کردند.
این جشنواره فرصتی واقعی برای مبارزه با فرقه گرایی تنگ نظرانه و طفره رفتن برخی از روشنفکران "چپ" با نگرش های کوچک بود. این نیروها از حمایت ما از "دیگران" انتقاد می کنند و از ما می خواهند که خود را به مشکلات کشور "مان" (یعنی کلمبیا) محدود کنیم. این بار می پرسند چرا فقط ایران؟ مواقع دیگر می پرسند "چرا فقط فلسطین یا عراق یا افغانستان یا برزیل؟" یا می پرسند "چرا فقط زنان یا LGBT؟" یا "چرا فقط در جشنواره ها؟" یا "چرا فقط در دانشگاه ها؟" یا "چرا فقط در محله ها؟" و غیره! مبارزه برای تغییر طرز تفکر آنها که فردگرایی را به سطح دیگری می برد، ضروری است. در این مبارزه موفقیت هایی حاصل شده است.
جهان نمی تواند اجازه دهد کاری را که جمهوری اسلامی ایران از زمان تأسیس آن در سال 1979 انجام داده است،را ادامه دهد و همچنین نمی تواند اجازه حذف کامل نسلی از مغزهای منتقد شجاع و قدرتمند را بدهد. شجاعت و فداکاری تودهها و صدای وجدان باید پاسخ حمایت جهانی صریح در بخشهای مختلف اجتماعی را دریافت کند. از این نظر، مهم است که هنرمندان، وکلا و روزنامه نگاران از فراخوان کمپین بین المللی استقبال کنند و فوراً آن را به همه راه های ممکن و در همه زمینه های ممکن منتشر کنند. همانطور که فراخوان می گوید: زندگی زندانیان سیاسی ایران در خطر است - ما باید همین الان اقدام کنیم!... به شکل خستگی ناپذیر.
15 آگوست 2022